- شنبه ۱۵ آبان ۹۵
- ۲۳:۴۳
داستان ضرب المثل هرکه نقش خویش می بیند در آب
یکی بود،یکی نبود.پیرزن و پیرمردی بودند که فقط دو دختر داشتند.دخترها شوهر کرده و از پیش آنها رفته بودند. روزی از روزها پیرمرد برای سر زدن به دختر ها ودامادهایش ازخانه خارج شد. زن در خانه ماند تا از گاو و گوسفند ها مراقبت کند . پیرمرد سوار خرشد و رفت و رفت تا به دهی که دختر بزرگتر در ان زندگی می کرد،رسید . به خانه دختر رفت. دختر وقتی پدر را دید شاد شد. او را بوسید و برایش چای تازه دم آورد. پیرمرد احوال داماد را پرسید. دختر گفت: الحمدلله خوب است. امسال زمینی خریدیم و با هم شخم زدیم .الان هم شوهرم روی زمین است ودانه می پاشد. اگر خدا بخواهد و این چند روز آسمان حسابی ببارد. دانه ها جوانه می زنند و کارمان حسابی سکه می شود.
پیرمرد گفت:ان شاءالله که می بارد خدا بزرگ است .مرد شب را در خانه دختر ماند. با داماد و دخترش شام خورد و صبح زود به قصد دیدار دختر کوچکتر از آنجا رفت...پیرمرد رفت و رفت تا به روستای بعدی رسید. به خانه دختر کوچک رفت دختر توی حیاط نشسته بود و جوراب می بافت. از دیدار پدر خیلی خوشحال شد. او را به ایوان خانه برد و هر چه خوراکی توی خانه داشت جلوی پدر گذاشت. پیرمرد از احوال او و دامادش پرسید. دختر جواب داد:شکر خدا خوب خوب هستیم. امسال به کمکم بیست بیست وپنج هزار تایی خشت زده ایم .اگر خدا لطف کند واین روزها باران نبارد و آفتاب همین طور گرم بتابد،خشت ها خشک می شوند و با فروش آنها برای یکی دوسال بارمان را خواهیم بست.اگر هم ببارد خشت ها زیر باران از بین می روند و نتیجه کارمان باد هوا می شود! پیرمرد گفت:ان شاءالله که نمی باردخدا بزرگ است.
در سرگرمی ها همراه ما باشید
پیرمرد شب را در خانه دختر ماند و با داماد و دخترش شام خورد و از هر دری حرف زد و صبح زود به طرف خانه خودش به راه افتاد. وقتی به خانه رسید پیرزن مشتاقانه جلو دوید و از وضع وحال دخترانش پرسید. پیرمرد گفت:نمی دانم چه بگویم.هرکدام آرزویی داشتند و از من می خواستندکه برای آنها دعاکنم،اگر دعایم مستجاب شود آن یکی آسیب میبیند.
زن او پاک نگران شده بود،گفت:چه شده مرد ؟ بگوببینم،پیرمرد تمام آنچه را که از دخترانش شنیده بودشنیده بود،تعریف کرد.زن او کمی فکر کرد و گفت:به خدا توکل کن.او خودش بهتر از ما می داند چه کند.
از آن به بعد وقتی بخواهند بگویند که هر کس سود خودش را درنظر می گیرد و فقط به فکر خودش است،می گویند:هرکه نقش خویش بیند در آب.