- يكشنبه ۱۱ مهر ۹۵
- ۰۰:۲۳
برای فرار از مدرسه شما چه بهانه هایی دارید؟ همیشه در مدرسه ها بچه های بازیگوش هستند که گاهی از مدرسه فرار می کنند. مدرسهرفتن یعنى چى، سوفیا؟ به جان میدون دوم، اگر فردا تو با من ازدواج کنى و من حالت باباها را پیدا کنم، امکان ندارد بچهمان را بفرستم مدرسه. چرا؟ به ١٠ دلیل.
١- بچه درس میخواند که آیندهاش را تضمین کند. درحالىکه الان هر کى خواسته آیندهاش را تضمین کند، دنبال ضمانت و سند است. من هم که سند ندارم و نمیتوانم ضامن بشوم، پس این دلیل اول.
٢- الان هر کى درسخوانده، فرار مغزها شده. اگر بچه ما فرار مغزها نشد چى؟ یعنى مغز ندارد؟
٣- میدانى چرا همه مثل هم رانندگى میکنند، آن هم بد؟ و همه گند میزنند به طبیعت؟ و همه توى صف وانمىایستند؟ و همه اختلاس میکنند؟ و همه جاى ساختن کشور، آینده خودشان را میسازند؟ نمیدانى؟ چون همه عین هم رفتند مدرسه و عین هم چیز یاد گرفتهاند.
من بچهام را مدرسه نمیفرستم که یاد نگیرد به کشور آسیب بزند و اگر هم خواست آسیب بزند، مدل خاص خودش عمل کند، نه مثل همه. عین خاورى که خارج درس خواند.
٤- بچه را ١٢ سال بفرستم مدرسه که بعد برود دانشگاه و بعد بیکار بشود و بیکارى هم که پدر اعتیاد است. عمرا. بچه را بفرستم بازار الان کار کند، بعد از ١٠ سال، جاى اینکه دنبال کار بگردد، همه این تحصیلکردهها مىآیند براش کار میکنند.
٥- هم صبح زود بفرستمش مدرسه، هم شب مجبورش کنم کلى مشق الکى بنویسد؟ آزار دارم؟ نچ. نمیفرستمش مدرسه.
٦- بچه برود مدرسه که چى بشود؟ هیچى. خب نرود مدرسه و هیچىبودن را به صورت تجربى یاد بگیرد، نه علمى.
٧- ما رفتیم مدرسه سواد یاد بگیریم که نگذاریم حقمان را بخورند، که خوردند و الان با اینهمه اختلاس و فساد مالى و املاک نجومى و حقوقهاى نجومى، ما کماکان زیر خط فقریم و روزنامه میخوانیم افسرده شدهایم. بچه اگر نرود مدرسه، همیشه خوشحال است.